به گزارش «نماینده»، شوی تبلیغاتی گسترده ای که از چند ماه قبل با اقدام «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل و با نمایش قطعات یک موشک شلیک شده از یمن به عربستان آغاز شده بود و عربستان سعودی نیز تبلیغات گسترده ای را علیه ایران آغاز کرده و با هزینه میلیاردها دلار رسانه های ضد ایرانی را با خود همراه کرده بود شب گذشته با شکست همراه شد.
این دومین شکست آمریکا و متحدانش در شورای امنیت سازمان ملل در برابر ایران در ۳ ماه اخیر محسوب می شود. اولین شکست مربوط به دی ماه سال جاری است که در آن زمان آمریکا با استناد به اغتشاشات ایران سعی داشت تا قطعنامه ای را در شورای امنیت علیه تهران به تصویب برساند.
گفته می شود آمریکا در نشست شب گذشته شورای امنیت سه هدف را دنبال می کرد: ایران ناقض تحریمهای علیه یمن اعلام شود، به بهانه بحث موشکی، قطعنامه یمن و اجرای قطعنامه ٢٢٣١ مرتبط شده و بحث موشک های ایران در دستور کار شورای امنیت قرار گیرد و نهایتا با ناقض دانستن ایران، امکان وضع تحریم های جدید شورای امنیت علیه ایران فراهم شود.
عصبانیت آمریکا از دومین شکست
پیش نویسی که شب گذشته در شورای امنیت علیه ایران به رای گذاشته شد توسط انگلیس به شورای امنیت ارائه شده بود که با وتوی روسیه همراه شد. به دنبال وتوی روسیه «نیکی هیلی» که از این شکست بسیار خشمگین بود مدعی شد روسیه با این اقدام مانع پاسخگو کردن ایران شد و کل منطقه را به خطر انداخت.
نیکی هیلی در بیانیه ای گفته است که به رغم شواهد فراوان که توسط هیات کارشناسان مستقل سازمان ملل درباره نقض تحریم های تسلیحاتی یمن توسط ایران ارائه شد، شورای امنیت سازمان ملل امروز در تصویب قطعنامه ای ناکام ماند که ایران را به خاطر اقداماتش مقصر می دانست.
نماینده آمریکا در سازمان ملل ایران را مدافع تروریسم معرفی کرد و از روسیه بابت حمایت از این کشور انتقاد کرد و مدعی شد: اگر روسیه قصد ادامه حمایت از رفتارهای خطرناک و ثباتزدای ایران را دارد، آمریکا و متحدینش وادار به اتخاذ اقدام یکجانبه میشوند. اگر در شورای امنیت به نتیجه نرسیم، خودمان دستبهکار خواهیم شد.
اوضاع یمن پیچیده می شود
شنیده ها حکایت از آن دارد که عربستان به دلیل نتیجه نگرفتن از حملات چند ساله خود به یمن از یک سو، افزایش انتقادات و فشارها و همچنین اوضاع بد اقتصادی از سوی دیگر قصد پایان دادن به جنگ یمن را دارد اما محکومیت ایران در یمن را به نوعی پیش شرط خود برای پایان جنگ اعلام کرده تا بدین ترتیب شاید از رسوایی جنگ رهایی یابد و اکنون با شکست طرح انگلیس و آمریکا در شورای امنیت احتمالا اوضاع یمن پیچیده تر خواهد شد.
در این میان شنیده می شود که عربستان و امارات در یمن وارد جنگ قدرت شده اند. در همین رابطه خبرگزاری یمن گزارش داد، هر کدام از کشورهای عربستان و امارات در یمن به دنبال حذف دیگری است، آن هم به رغم اینکه طرفین توافق کردند در جنگ علیه ارتش یمن که کنترل تمام استان های شمالی را در دست دارد متحد بوده و نفوذ در یمن را به اشتراک گذارند به طوری که عربستان سعودی به دنبال سیطره بر شمال یمن تا صنعاء بوده است و امارات متحده عربی از نیروهای وابسته به ائتلاف در استانهای جنوبی حمایت میکند.
با این حال، عربستان بار دیگر در این مساله تجدید نظر کرد زیرا مهمترین هزینه جنگ را متحمل شده است از همین رو با گرایش به سمت جنوب یمن در حال تلاش برای به اشتراک گذاشتن مناطق نفوذ بین خود و ابوظبی در آنجا است.
از جمله شواهد زیادی که مبنی بر عدم هماهنگی بین ریاض و ابوظبی در یمن، علیرغم اتحاد آنها در جنگ با یمن است، تبادل اتهامات بین آنها پس از سقوط هواپیماهای جنگی در سال ۲۰۱۶ است، امارات متحده عربی، عربستان را متهم به سرنگونی هواپیمایش کرده است و به نوبه خود، ریاض ابوظبی را به حمله به جت های جنگندهاش در بیش از یک منطقه جنوبی متهم کرده است.
«دیوید هرست» نویسنده انگلیسی هفته گذشته در مقالهای که «میدل ایست آی» منتشر شد، تاکید کرد که اختلاف بین ریاض و ابوظبی به قوت خود باقی است و رقابت بین امارات متحده عربی و عربستان سعودی، برای بازگرداندن مشروعیت حکومت سرنگون شده عبد ربه منصور هادی نیست بلکه رقابت بر سر رهبری جهان عربهای سنی در منطقه خلیج فارس است.
بن بست
بدین ترتیب به نظر می رسد عربستان در یمن به بن بست رسیده باشد به طوری که نشریه «هیل» در گزارشی به قلم سایمون هندرسون با عنوان «کشمکش و پنهان کاری، واقعیت آنچه در یمن جریان دارد»، تاکید کرد که اوضاع یمن در سایه کشمکش نیروهای ائتلاف عربی فاجعه بار شده و نیاز به راه حل دیپلماتیک فوری دارد.
در این یادداشت آمده است: داستان یمن در واشنگتن داستان قحطی فزاینده ای است که حداقل تا حدی ناشی از بمباران ناعادلانه عربستان علیه اعضای قبایل حوثی طرفدار ایران است، اما داستان واقعی این است که عربستان سعودی از لحاظ نظامی در یمن به دردسر افتاده و خطر احتمالی جنگی با دامنه گسترده تر است که منافع ایران را با هزینه اندکی برای آن تامین کند.
نویسنده توضیح داد که تقریبا سه سال پیش، در ماه مارس ۲۰۱۵، نیروهای ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی و امارات تلاش کردند با به راه انداختن جنگی، حکومت عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری فراری یمن را که در ریاض در تبعید زندگی می کند، (به قدرت) بازگردانند.
تنها پیشرفتی که نیروهای عربستان سعودی در امتداد مرزهای شمالی یمن داشت به تصرف یک جزیره کوچکی از خاک یمن در نزدیکی ساحل دریای سرخ محدود بود. اما واقعیت نظامی کلی، خلاف این را نشان می دهد. ارتش و نیروهای مقاومت مردمی یمن در واقع چندین مایل از سرزمین عربستان را در امتداد مرزهای یمن از جازان تا نجران در شرق را کنترل می کنند - در اینجا ما از حدود ۱۰۰ مایل مربع (حدود ۲۵۹ کیلومتر مربع) از اراضی عربستان و شاید حتی بیشتر سخن می گوییم.
هیل آورده است که اما بحث هایی مطرح است درباره اینکه آیا می توان این منطقه را اشغالی دانست یا خیر؛ چون ارتش عربستان بعضی وقت ها به این منطقه حمله می کند، اما در واقع از آن به عنوان سکویی برای حملات ارتش و نیروهای مقاومت مردمی یمن به سایت های نظامی و شهرهای مرزی عربستان سعودی استفاده می شود.
در واقع، ارزیابی های دیپلماتیک از عملکرد ارتش عربستان واقعا دیپلماتیک نیست: برخی از صفات مورد استفاده عبارتند از «بسیار ضعیف» و «وحشتناک» که هر دو برای ارتش، نیروهای ویژه و نیروی هوایی عربستان به کار گرفته می شود و متحدان غربی عربستان از جمله آمریکا از وضعیت میدان جنگ ناراضی هستند و می خواهند از این بن بست خارج شوند.
نمی توان پیش بینی کرد که گام بعدی نظامی یا دیپلماتیک است. در حال حاضر ایران موضع طرفی بی گناه و آزرده خاطر دارد، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در ۲۲ ژانویه در روزنامه «فاینشنال تایمز» نوشت «تهران برگزاری مجمع گفتگوهای منطقه ای در خلیج فارس را پیشنهاد می دهد». وی افزود: «دعوت پیشین ما به گفتگو هنوز به قوت خود باقی است و ما به روزی چشم دوخته ایم که کشورهای همسایه این دعوت را پاسخ دهند و متحدان ما در اروپا و دیگر کشورهای غربی تشویق به این امر کنند».
هیل در پایان آورده است: سخنان ظریف واشنگتن را مجبور کرده است تا ریاض را برای پذیرش توصیه های آمریکا درباره یمن متقاعد کند هرچند تقریبا مطمئن است که ظریف قصد ندارد چنین کاری را انجام دهد.
نظر شما